آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و سرمایه

در رثای پیتر مارکوزه

پیتر مارکوزه یکی از اولین کسانی بود که رابطه‌ی اعیان­‌سازی را با بی‌پناهی و فقر روشن کرد. مارکوزه اَشکال مختلف «گتوسازی» را در سه دسته طبقه‌بندی کرد : اولین دسته گتوهایی‌اند که از جداسازیِ اجباری و عامدانه‌ی گروه‌­های حاشیه‌ای شکل می‌گیرد (گتو). دسته‌ی دوم برآمده از گردهم‌آمدن خودخواسته‌ی گروه‌­های خاص است (شهرک‌های محصور). در نهایت دسته‌ی سوم قلعه‌های حفاظت­‌شده که توسط گروه­‌های فرادست برای حفاظت از جایگاه برترشان ساخته می­‌شود.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۲، زمستان ۱۴۰۰, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و سرمایه

زیست غیررسمی شهری: تولید فضا و کردار برنامه‌ریزی

زاغه که نام «فضای غیررسمی» را یدک می‌کشد، نمودگار شهر «برنامه‌ناپذیر»ی است که بیرون از چارچوب مقررات، هنجارها و ضوابط قرار دارد. این فضاهای غیررسمی را از یک سو کانون‌های غم‌زده‌ی فقر، یعنی تجلی عینی حاشیه‌ای‌بودنِ اقتصادی، دانسته‌اند و از دیگر سو، نظم‌های شهری بدیل و خودآیینی که از طریق نقش‌گزاری ارتجالی، ابتکار و کارآفرینی فقرای شهری به هم وصله پینه شده‌اند. در هر دو مورد، شهر غیررسمی به منزله‌ی «دیگریِ» شهری رسمی و برنامه‌ریزی‌شده قلمداد می‌شود.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۱، پاییز ۱۴۰۰, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی

سه جریان تاریخیِ برنامه‌ریزی شهری

سه رویکرد کاملاً متفاوتْ جریان اصلی برنامه‌ریزی مدرن را مشخص می‌کند: رویکرد تکنیکی، رویکرد اصلاح اجتماعی و رویکرد عدالت اجتماعی. هر یک، که در زمان و مکانی خاص برجسته و مهم هستند، غالباً، و نه همیشه، با حضور همزمان سایر رویکردها، سه رویکرد قابل‌ شناسایی در تاریخ برنامه‌ریزی را می‌سازند.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۱۸ زمستان ۹۹, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی

کند و کاوی در مفهوم حوزه‌ی عمومی با تاکید بر آراء هابرماس

هابرماس حوزه‌ی عمومی را فضایی می‌داند که کنش‌های ارتباطی در آن تحقق می‌یابد و ماهیت آن به گونه‌ای است که به صورت آزادانه در دسترس کلیه‌ی شهروندان است، قلمروى ويژه‌اى كه در تقابل با حوزه‌ی خصوصى تعريف می‌شود و از سلطه‌ی مقامات دولتی و قدرتمندان اقتصادی خارج است.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۱۷ پاییز ۹۹, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و سرمایه

مجادلات انتقادی در نظریه‌ی برنامه‌ریزی

تعارض‌­های برآمده از جهانی‌شدن و پاسخ­‌های ارائه شده از سوی نظریه­‌يِ برنامه‌­ریزی و برنامه‌­ریزان، محورِ اصلی بحث­‌های جدلی و انتقادیِ سانیال، فریدمن و آلکساندر است. سانیال بر مصالحه­‌يِ اخلاقی در جهانِ سرشار از تعارضِ اصول تاکید دارد و در این ارتباط ارزیابی بدبینانه­‌ای نسبت به کارآمدی نظریه­‌يِ برنامه­‌ریزی دارد. فریدمن در مقام دفاع از نظریه­‌يِ برنامه‌­ریزی، معرفت­‌شناسیِ مبتنی بر یادگیری اجتماعی را برای مواجهه با تعارض­‌های یادشده برجسته می­‌کند و در نهایت آلکساندر، پاسخی رادیکال و مرتبط با دگرگونی اجتماعیِ دانش را مطرح می­‌کند و از دو راه‌­حلِ پیشین فراتر می‌­رود.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۱۶ تابستان ۹۹, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و فلسفه

عقلانیت و قدرت

عقلانیتْ گفتمانی است از قدرت. عقلانیت وابسته به زمینه است و زمینه اغلب قدرت است. قدرت در عقلانیت نفوذ کرده و کار‌کردن با مفهومی از عقلانیت که در آن قدرت غایب باشد بی‌معناست.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۱۵ بهار ۹۹, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و سرمایه

طراحی شهری و اقتصاد سیاسی فضایی

فرم‌های شهری به میل و اراده خود بر روی زمین پدید نمی‌آیند. آنها در وهله نخست، منبعث از اقتصاد سیاسیِ زمان خود هستند و اساساً توسط آن تولید می‌شوند.

آرشیو, سطح سه, شماره‌ی ۱۵ بهار ۹۹, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی

پیوند اخلاق و ارزیابی در برنامه‌ریزی: مروری بر آرای ارنست الکساندر

الکساندر اخلاقِ برنامه‌ریزی را فراتر از ارزش‌های زیبایی‌شناختی می‌داند و دو اصل کلیدی که از نظر او این تمایز را برجسته می‌کنند مفهوم منفعت عمومی و مشارکت (به‌عنوان اخلاق رویه‌ای برنامه‌ریزی) هستند.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۱۴ زمستان ۹۸, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و سرمایه

شهر‌گرایی انتقادی؛ فضا، طراحی، انقلاب

شهرگرایی انتقادی نه تنها متّکی بر تحقّق جنبه‌هایِ زیباشناختی است، بلکه همچنین به تحقّق اصول سیاسی‌ای تکیّه دارد که قادرند حق مطلب را در مورد فرصت‌های رهایی‌بخش موجود در بازی‌های آنلاینی چون “عصر امپراطوری” و کتاب‌هایی چون “سیاره‌ی زاغه‌ها” ادا کنند.

آرشیو, سطح سه, شماره‌ی ۱۴ زمستان ۹۸, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و سرمایه

تأملی در چیستیِ طراحی شهری: نگاهی روش‌شناختی به رویکرد الکساندر کاتبرت ‏

کاتبرت صراحتن طراحی شهری را به عنوان یک هنر رد می‌کند. از دید او هنر در شکل‌دهی به دنیای مدرن ناتوان است، و اگرچه طراحی شهری را جذاب‌تر می‌کند اما، بر فرایند طراحیِ شهری حاکم نیست و نباید باشد