نظریه سیاسی و طراحی شهری
تئوری انتقادی رویکردی است که خود شهر را بهعنوان یک “متن” مورد خوانش قرار میدهد تا الگوهای سلطه، طرد، و روابط قدرت – که تشخیص آنها بهخاطر مفروضبودنشان در تجربه ما از زندگی روزمره دشوار است – را عیان سازد.
تئوری انتقادی رویکردی است که خود شهر را بهعنوان یک “متن” مورد خوانش قرار میدهد تا الگوهای سلطه، طرد، و روابط قدرت – که تشخیص آنها بهخاطر مفروضبودنشان در تجربه ما از زندگی روزمره دشوار است – را عیان سازد.
حق بر شهر یک مطالبهی اعتراضی است که ادعاهای ثروتمندان و قدرتمندان را به چالش میکشد. این حق، حق به بازتوزیع است، نه برای همه، بلکه برای .محرومان از آن و نیازمندان به آن. و حقی است که فقط در صورتی وجود دارد که مردمْ آن، و خودِ سیتی را از آنِ خود کنند
عقلانیتْ گفتمانی است از قدرت. عقلانیت وابسته به زمینه است و زمینه اغلب قدرت است. قدرت در عقلانیت نفوذ کرده و کارکردن با مفهومی از عقلانیت که در آن قدرت غایب باشد بیمعناست.
این مقاله مطالعهای تطبیقی است از دیدگاههای اصلیِ هابرماس و فوکو در خصوص مسئلهی دموکراسی و جامعهی مدنی. بطور مشخصتر، اخلاقِ گفتمانِ هابرماس در تقابل با اخلاق و تحلیل قدرتِ فوکو قرار میگیرد و امتیازاتِ هر یک از آنها برای کسانی که به درک و ایجادِ تغییرِ اجتماعیِ دموکراتیک علاقهمندند، مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد.
نوشتههای هاروی بسیاری از مارکسیستها را قانع کرده است که فضا و مکان در و برای سرمایهداری مهماند و بنابراین بخش لاینفک هر پروژهای برای ساقطکردنِ آن به شمار میروند.
فضا امری سیاسیست چرا که تبدیل به مکانی برای بهمحک نقد گذاشتن نظم پلیس از منظر برابری میشود. امر سیاسی نشان میدهد که فضا ممکن است تبدیل به مکانی برای بهچالش کشیدن اصول ساختاری نظم موجود شود و در حقیقت آن را از نو تعریف کند.فضا تبدیل به مکانی میشود که از آنجا بازیگران بیانیههای دموکراتیک ظاهر میشوند.
جغرافیانقادان بر این عقیدهاند که یک رویکرد انتقادی مناسب به موضوعات، متون، و وقایعِ فضازمانمندِ مورد بررسی باید متاثر از پرکتیسی نظری باشد که قادر است با شرایط متغیر و متلونی مواجه شود که شرایط امکان خودِ نقد هستند. یعنی نظریهی ژئوکریتیکال نوعی نقطهیِ ارشمیدسی ارائه میدهد، هر چند حالا لزومن غیرقطعی و موقتی، که از آنجا میتوان موقعیت در میانهی چیزها بودن را فهمید، و نظریه محرکی انتقادی را برای بازتصویرپردازیِ این موقعیتِ مشخص درونِ نظامِ جهانی با نگاهی به گذشته و آیندهاش فراهم میکند.