مَسی، فوکو، و پروژهی برنامهریزی کلانشهری ملبورن
آنچه طرح پهنهبندی ترسیم نمیکند، اما به شکلگیری آنها کمک میکند، نابرابریهای طبقاتی و جنسیتی ساختیافتهای هستند که در سازمان فضایی منطقهی شهری بازتاب یافته است.
آنچه طرح پهنهبندی ترسیم نمیکند، اما به شکلگیری آنها کمک میکند، نابرابریهای طبقاتی و جنسیتی ساختیافتهای هستند که در سازمان فضایی منطقهی شهری بازتاب یافته است.
از مجرای یک ابتکار پژوهشی طراحانه در شهر رم نشان خواهیم داد، در کانون کنشِ تقدّسزدایی نه فقط پادزهری موثّری در برابر پدیده مقدّسِ طراحی شهری و ژست از بالا به پایینش به انسان قرار دارد، بلکه محملی برای مقاومت نیز فراهم میشود؛ محملی برای بازخواهی قوه سخنگفتن از زبان سوژه شهریِ که در هر حالتی غیر از این، راندهشده و خاموش بود.
عقلانیتْ گفتمانی است از قدرت. عقلانیت وابسته به زمینه است و زمینه اغلب قدرت است. قدرت در عقلانیت نفوذ کرده و کارکردن با مفهومی از عقلانیت که در آن قدرت غایب باشد بیمعناست.
ما بر اساسِ تحلیلِ قدرت میشل فوکو رویکردِ بدیلی پیش مینهیم که بهعوضِ تمرکز بر «چه باید کردِ» هابرماس، به «آنچه عملاً رخ داده است» معطوف است.
هتروتوپیاها به شیوهی خاصی ما را از خود بیرون میآورند. آن ها با خلق تفاوت و برملاکردن آن، فضای امن و اطمینان درونی ما را به چالش میکشند. این وضعیت فاقد هماهنگیست و سروکارش با احساسات درونی ماست.
فوكو بر آن است كه از سدهی هیجدهم به این سو پزشكی و سیاست، با ملاحظه و ضرورتِ اقدام در سیتیهایی كه بهطورِ فزاینده بر جمعیتشان افزوده میشد، به هم گره میخورند. پزشكی بهسان یك انضباط در فرایندها، تكنیكها و مداخلاتی درگیر شد كه شدیداً در پیوند با تحولات، اهداف و مقاصد سیاسی قرار داشتند