سطوح تحلیل در اقتصاد سیاسی مارکسی: رویکردی اونویی
بزرگترین سهم اونو بازصورتبندی منطق درونی سرمایه است، بر اساس فهمی صریح که صورتبندی منسجم آن متکی بر این ایده است که [منطق سرمایه] منطق جاری در جامعهی سرمایهداری ناب است.
بزرگترین سهم اونو بازصورتبندی منطق درونی سرمایه است، بر اساس فهمی صریح که صورتبندی منسجم آن متکی بر این ایده است که [منطق سرمایه] منطق جاری در جامعهی سرمایهداری ناب است.
نقد مارکس بر ایدهآلیسم هگل نقدی بر شبهطبیعتگرایی و شبهتاریخگرایی است. جذبِ انتقادی منطق از سوی مارکس یکی از فاکتورهای مهم در نقد او بر اقتصاد سیاسی است
نظریهی اقتصادیِ مارکسی، نظامی دیالکتیکی، و نه متعارف را بنا میکند.
مارکس بدون باسکار و باسکار بدون مارکس برای من تصورناپذیر است
رئالیسم انتقادی بر تقدم هستی بر اندیشه تأکید، و پژوهش را از شناختشناسی به هستیشناسی منتقل میکند
مارکس بدون باسکار و باسکار بدون مارکس برای من تصورناپذیر است
اين كتاب كوچك نشانگر بخشی از مبارزهی بیامان درون (و بيرون) ماركسيسم بين جزمانديشان و نقد جزمانديشی است. اين مبارزه پايان نيافته است؛ و به شدت ادامه دارد. جزمانديشی نيرومند است، میتواند به زورِ اقتدار، دولت و نهادهايش متوسل شود.
لوفور ادعا میکند که صنعتی شدن، زمانی تولیدکنندهی شهرگرایی بود و اکنون محصول آن است
جلد یک سرمایه دربارهی تعیین ارزشهای کار نیست بلکه دربارهی تعیین مقادیر پول و قیمتها است
يكی از مهمترين ادای سهمهای ديويد هاروی به بحثهای كنونی نظريهی ماركسيستی، پافشاری او بر اين است كه جهان، نه از «چيزها» بلكه از «فرايندها» تشكيل میشود.