مروری بر اندیشهی دیوید هاروی
نوشتههای هاروی بسیاری از مارکسیستها را قانع کرده است که فضا و مکان در و برای سرمایهداری مهماند و بنابراین بخش لاینفک هر پروژهای برای ساقطکردنِ آن به شمار میروند.
نوشتههای هاروی بسیاری از مارکسیستها را قانع کرده است که فضا و مکان در و برای سرمایهداری مهماند و بنابراین بخش لاینفک هر پروژهای برای ساقطکردنِ آن به شمار میروند.
این متن با هدف نقد استالینیسم در اتحاد شوروی، و به طور خاصتر، نقد مدل استالینیستی دولت، هم در نظریه و هم در عمل، تدوین شده است. هدف اصلی لوفور فهمِ نظریِ رشد کیفیِ قدرت و فعالیتِ دولت طی قرن نوزدهم و بیستم است.
این موعظه که «تمام سیاست محلی است»، نوعی حماقت و خودفریبی در برابر نئولیبرالیسم جهانی است.
اینکه چیزها به کجا تعلق دارند را بدون دانستن اینکه دربارهی چیزهای چه کسی حرف میزنیم نمیتوان به درستی پاسخ داد.
نظریهی اجارهی زمین در انگلستان متولد شده است. مارکس و انگلس آن را به عنوان ادای سهم بسیار مهم اقتصاددانان «کلاسیک» انگلیسی به علم عنوان کردهاند چون «فقط در انگلستان شیوهی تولیدی وجود داشته که در آن واقعاً اجارهی زمین از سود و بهره تفکیک شده بود
فراموش کردن مالکیت هزینههای جدی دارد، چون مالکیتْ ما را فراموش نکرده است. با وجود این، نگاههای آلترناتیو توسط مدل صلب مالکیتی که ما طبق آن عمل میکنیم پنهان شده است.
بزرگترین سهم اونو بازصورتبندی منطق درونی سرمایه است، بر اساس فهمی صریح که صورتبندی منسجم آن متکی بر این ایده است که [منطق سرمایه] منطق جاری در جامعهی سرمایهداری ناب است.
یک شهر گشوده صرفاً فضایی نیست که به صورت برابر قابل دسترس و بهرهبرداری برای همگان باشد، و همهی مردم به صورت برابر احساس تعلق کنند
برای درک اثر تعیین کنندهی مالکیتِ زمین، بر تقویت و حفظِ مناسبات قدرت میان مردم، تحلیلِ نحوهی قلمرویی شدنِ مالکیت ضروری است
تمرکز غالبِ آثارِ لوفور بر مسائل شهری خطر بهحاشیهراندن دیگر علایق او، از جمله مسئلهی امر روستایی را به وجود آورده است