صنعتیشدن و شهریشدن
صنعتیشدن در واقع نقطهٔ آغاز ماست برای تأملکردن در امروزمان. شهرها اما سالها پیش از صنعتیشدن وجود داشتهاند. این نکته هرچند پیشپاافتاده بهنظر میرسد اما جوانب آن بهاندازهٔ کافی واکاوی نشده است.
صنعتیشدن در واقع نقطهٔ آغاز ماست برای تأملکردن در امروزمان. شهرها اما سالها پیش از صنعتیشدن وجود داشتهاند. این نکته هرچند پیشپاافتاده بهنظر میرسد اما جوانب آن بهاندازهٔ کافی واکاوی نشده است.
در نگاهِ ایدئولوژیکِ نظامِ دانشیِ دیسیپلینِ شهرسازی، معمولاً ساختن-عمل-پراکتیس به عنوانِ ارزشهای مثبت، بر سویهی دیگر نساختن-بیعملی-نظریه به مثابهی ارزشهای منفی تقدم دارد. همارز دانستنِ ساختن با عمل و پیوند خوردن آن با پراکتیس، وجهِ روشن و درخشان دوگانه است؛ که قرار گرفتنِ نساختن-بیعملی-و نظریه را در وجهِ تاریک بدیهی نشان میدهد.
امروزه هنر نقش مسلطی در کالاییسازی زندگی اجتماعی و تقاضاهای صنعت فرهنگ ایفا میکند . بنابراین دیگر ممکن نیست میکلآنژی به وجود بیاید. هنر نه یک عامل مستقل در شهریشدن است و نه صرفن ابزار مشروعیتبخشِ طراحان شهری برای افزایش سرمایهی فرهنگیشان.
در اینجا همهچیز موجود است؛ شهر، شهرِ فرنگ است و از همه رنگ؛ از هر دری سخنی به میان آمده است و این موضوع را میتوان در استفاده افراطی و دست و دلبازانه از نشانههای امتحان پسدادۀ معماری گذشته در بخشهای مختلفِ این مجموعه بهوضوح مشاهده نمود.
در این چند متن کوتاه، باغ و معماریِ منظره نه صرفا از خلال گفتارهای آکادمیکِ موجود یا مفاهیم تخصصی مطروحه و روزِ رشتهی معماری و شهرسازی بل از خلال همپوشانی با ادبیات، شعر، سیاست و فلسفه خوانش میشوند
شهرها بدون ایجاد تغییر ساختاری در سرمایهداری جهانی، نمیتوانند بهشکلی انسانی و پایدار تکامل یابند
بار دیگر تکرار میکنم: ما با چیزی به نام سیاست فضا روبهروییم چرا که فضا اساساً سیاسیست
برنامهریزی سازوکار مکمل بازار در شیوهی تولید سرمایهداری در فازِ تولید فضا است که به منظور تخصیص کالاهای عمومی شکل گرفته است