مقدمهای بر اندیشهی نانسی
ریشههای بستر فکری نانسی را میتوان در رخداد یا گسست تفکر فلسفی غربی یافت که نامهای خاص نیچه، هایدگر و فروید بر آن حک شده بود: در قول نیچه مبنی بر اینکه خدا مرده است و نقد وی بر متافیزیک افلاطونی و مسیحی، در متافیزیک به مثابه هستی-خدا-شناسی (انتوتئولوژی) در نظر هایدگر و تلاش .وی برای غلبه بر متافیزیک از رهگذر تفکر شعری، و در روانکاوی فروید به مثابه زوال توهم سوژه به مثابه نوعی خودآگاهی شفاف و ناب