آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۷، بهار ۱۴۰۳, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی

دیسپوزیتیفِ فوکو و شهر

فوکو دیسپوزیتیف را در قامت نیرویِ «نور ساختاردهنده» می‌بیند، تا امر رویت‌پذیر و امر رویت‌ناپذیر(برای مثال، «آپاراتوسِ» زندان برای «دیدن، بدون دیده‌شدن، استفاده می‌شد») را در سراسر فضا توزیع نماید. بدین‌نحو، دیسپوزیتیف، هم «خطوطِ نیروها» و هم «خطوطِ سوژه‌شدن» است؛ و فرایندهایی(همچون سوژه‌شدن) را خلق می‌کند که در آنها، «خود، نه دانش است و نه قدرت»، بلکه یک فرایند فردیّت‌یابی/تفرّدِ برآمده از انضباط و نظم است.