آنچه خواندیمش، آنچه فرامیخوانیمش…
با آغاز بهار ۹۶ فضا و دیالکتیک پا در شش ماهگی خود میگذارد. پراکسیسی که در نفی «بازنمایی مخدوش امر شهری» توسط ایدئولوژیهای مسلط دانشگاهی و نهادهای قدرت متولد شد. فضا و دیالکتیک با پایفشردن بر گسستها و پیوستهای تاریخ، باور به ظهور دورانی نوپدید داشت که از نیمههای قرن بیستم بر دورههای پیشین، مشخصاً سرمایهداری قرن نوزدهم، چیره گشته و ساز و برگش از چنگ مفاهیم و نظریات پیشین میگریزند. این دوران نوپدید را با نام «اوربان» یا همان «عصر شهری» خواندیم و موضوع پژوهش و البته مداخلهی خود قرار دادیم.
آنچنان که از نامش برمیآید، فضا و دیالکتیک نوزادیست که میکوشد بر دو پایِ دیالکتیک و فضا استوار بایستد. از همینرو یکی از آبشخورهای نظری ما تئوریِ تولید فضاست. به اتکای مفاهیم و پیکربندیهایی که تولید فضا در اختیارمان میگذارد میکوشیم زرادخانهای تئوریک دست و پا کنیم و به جنگ رویکردهای غالب و مرسوم برویم. رویکردهایی که به اَشکال مختلف از جمله با نقاب نظریهگریزی خود را از فهم ابژهی نوپدید اوربان عاجز نشان میدهند. رویکردهایی که از شهر چیزی جز کالبدش نمیبینند و اوربان را چیزی جز تجسد و عینیتیابی فیزیکی ساختارهای کلان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمیدانند. رویکردهایی که اوربان را استمرار تاریخی سیتی میفهمند و گسستهای منطقی و عملی آن را نادیده فرومیگذارند. فضا و دیالکتیک با بازشناسایی زایش دورهای نوین، عصر شهری، همّ خود را بر انتقال مجموعه مفاهیم انتقادیای گذاشته که در طول چند دههی اخیر بر پایهی نظریهی تولید فضا بسط و نمو یافتهاند.
همین ویژگی نوظهورِ عصر شهری ما را ناگزیر از بهکارگیری نوع خاصی از روششناسی میکند. فضا و دیالکتیک از آغاز بر این انگاره پای میفشرد که «این ابژهی پژوهش است که روش پژوهش خاصِ خود را تولید میکند. روش نمیتواند خودسرانه و از بیرون، یعنی از ذهن سوژه، بر مسأله تحمیل شود. از اینرو نوعی پیوندِ درونی میان روش و مسأله وجود دارد». در این راستا به قلمروهای نظریِ دیگری مانند دیالکتیک نظاممند و رئالیسم انتقادی چنگ انداختیم. به گمان ما این حوزههای فکری امکانهای جدیدی پیش پایمان قرار میدهند تا مسألهی شهریشدن را در سطوح مختلف و با پیچیدگیها و اَشکال متفاوتش دریابیم.
اینچنین از پسِ تامل بر دو مفهوم دیالکتیک و فضا تا به امروز ۱۸ متن در کارگاه فضا و دیالکتیک تولید شده است. از این میان روششناسی دیالکتیک ۴ متن و تولید فضا ۱۴ متن را به خود اختصاص داده است. کثرت مطالب مربوط به تولید فضا احتمالاً نتیجهی اشتغال ما به مسائل بلافصل شهری و قلّت مطالب مربوط به دیالکتیک پیامد کمحوصلگی درافتادن با امور انتزاعی روششناختیست. از اینرو یکی از اهداف پیشرو در سال جدید غنا بخشیدن بیش از پیش به حوزهی مطالعات دیالکتیک خواهد بود.
اما چندگانگی مسألهی شهری و تکثّر حوزههای همپیوند آن خود را در تنوع متون نگاشتهشده در فضا و دیالکتیک آشکار کرده است. علاوه بر ترجمهی متونی که مبانی مفهوم فضا را در اختیار مخاطبین قرار میدهد، تا امروز مقالاتی در حوزههای اقتصادسیاسی (۴ مقاله)، جنسیت (۱ مقاله)، حکمرانی شهری (۳ مقاله) و رویکرد پسااستعماری (۲ مقاله) منتشر کردهایم. در سال پیشرو نه تنها چشم به تعمیق حوزههای پیشگفته دوختهایم، که گشودن افقی فراختر در حوزهی مسألهی شهری را در سر میپرورانیم.
از دیگر اهداف فضا و دیالکتیک اندیشیدن به مسائل ایران در پرتو خوانش انتقادی نظریات غربی و مداخله در نظام جهانی دانش است. ما نه به واگذاشتن علوم اروپایی-امریکای شمالی، که امروزه تحت نام بومیگرایی بیش از پیش در رسانههای رسمی تبلیغ و در نهادهای اجراییِ عمدتاً دستراستی دنبال میشود، باور داریم و نه به تحدید اندیشه در مرزهای ترجمه ایمان. آنچه در تلاش برای تحققش هستیم اندیشیدن از خلال و ورای منظومهی دانشی تولیدشده در جهان شمال است. با ترجمهی مفاهیم، نگرهها و نظریات غربی خود را درون دانش انباشتشدهی جهانی قرار میدهیم تا از خلال آن به مسائل امروزین خود بیاندیشیم. اما بنیانهای تاریخی، مسائل اجتماعی و ساخت سیاسی جامعهی ایرانی بستری مهیا میکند برای فرارَوی از نظریات مسلط غربی. به بیانی دیگر از دانش موجود برای فهم مسائل شهریمان کمک میگیریم و از مسائل شهری برای دخل و تصرف در دانش موجود. به اعتقاد ما هرگونه وقفه در رفت و برگشت میان مسائل مشخص شهری و دانش شهریِ کلی به نتیجهای نابسنده منتهی میگردد. از اینرو بر انجام پژوهشهای مشخص در باب مسائل ایران تاکیدی دوچندان داریم. در کنار ترجمه آنچه به ما قوّت میبخشد نگاشتن تالیفاتی در حوزههای مشخص شهریست. گرچه نگاشتن متن نیازمند صرف وقت بیشتر و پربار بودن انبان نظریست، اما فروگذاشتن و موکول کردنش را به آینده به هیچ وجه صواب نمیدانیم. بدین ترتیب هدف دیگر فضا و دیالکتیک در سال جدید گشودن فضا-زمانی مشخص برای انجام پژوهشهای کوچک-مقیاس با رویکردی انتقادی خواهد بود. امیدواریم از این رهگذر خلاء موجود در مطالعات شهری را که دم و دستگاه حاکم به کمک تصاویر و ایماژهای رسانهای و البته سلبریتیهای آکادمیکش بر آن سرپوش میگذارد ابتدا آشکار و سپس پر کنیم.
اما هر آن امیدی که فضا و دیالکتیک بر آن دل بسته است جامهی عمل بر تن نمیکند مگر به اتکای خلق نیرویی جمعی. باور داریم چرخ اندیشه تنها از گرهخوردن نیروهایی همافق رونق میگیرد و تولید گفتمانی نو تنها از قِبل همافزایی انتقادیِ بدنهای جمعی میسّر میگردد. به این اعتبار فضا و دیالکتیک همپای درگیرشدن در جهان متنی، خود را متعهد به ساخت جهان انسانی میداند. در سال جدید فضا و دیالکتیک از تمام کسانی که در حوزهی مسائل شهری و روش دیالکتیک در زیر سپهری انتقادی قلم و بهسوی افقی دیگرگون قدم میزنند دعوت به همکاری میکند. کار گروهی در هر سطح و قالبی از مطالعهی جمعی و ترجمه متون گرفته تا پژوهشهای موضوعی و مطالعات میدانی، از اولویتهای فضا و دیالکتیک در سالهای پیشرو خواهد بود.
فضا و دیالکتیک سالی پر از پیوندهای انسانی و فضاهایی جمعی را فرامیخواند…