صنعتیشدن و شهریشدن
صنعتیشدن در واقع نقطهٔ آغاز ماست برای تأملکردن در امروزمان. شهرها اما سالها پیش از صنعتیشدن وجود داشتهاند. این نکته هرچند پیشپاافتاده بهنظر میرسد اما جوانب آن بهاندازهٔ کافی واکاوی نشده است.
صنعتیشدن در واقع نقطهٔ آغاز ماست برای تأملکردن در امروزمان. شهرها اما سالها پیش از صنعتیشدن وجود داشتهاند. این نکته هرچند پیشپاافتاده بهنظر میرسد اما جوانب آن بهاندازهٔ کافی واکاوی نشده است.
در تفسیرم از فرآیند شهری در نظام سرمایهداری بر دو مضمون بههمپیوستهی انباشت و کشمکش طبقاتی تمرکز خواهم کرد. این دو مضمون آنچنان به یکدیگر گرهخوردهاند که گویی دو روی یک سکهاند- دو پنجرهی متفاوت که از روزنهیشان کلّیت کردوکارهای سرمایهداری بر ما آشکار میشود. خصلت طبقاتی جامعهی سرمایهداری در سلطهی سرمایه بر کار نهفته است.
چارچوب شناختشناسانه به دنبال آن است تا پایههای فکری و سیاسی بحثهای معاصر را دربارهی مسئلهی اوربان توضیح دهد و مبنایی تحلیلی را برای رمزگشایی جغرافیاهای به سرعت متغیر اوربانیزاسیون و مبارزهی شهری در سرمایهداری اوایل سدهی بیست و یکم عرضه کند.
واقعیت امروزی را دیگر نمیتوان با استفاده از مقولههای شهر/سیتی و حومه فهمید بلکه باید آن را با استفاده از مفاهیم جامعهی اوربان/شهری تجزیهوتحلیل کرد
اوربان سنتزی از دوگانهی قدیمی سیتی-کانتریساید است، عنصر سوم در دیالکتیک سیتی-کانتریساید. تجلیِ مادی و اجتماعیفضایی جامعهی شهری-صنعتی معاصر است، که اکنون عملاً در تمام قلمرو گسترش یافته است. لوفور از عبارت جامعهی اوربان برای اشاره به سنتز دیالکتیکیِ دوگانهی سیتی-کانتریساید استفاده کرده است
شیوهی تصویر جهان پیامدهای واقعی دارد، چرا که میتواند یا سبب گشودهشدنِ امکانات برای کنش شود و یا آنها را مسدود سازد
چیزی که ما «سیتی» مینامیم پیامدِ یک «فرایند» است که آن را «اوربانیزاسیون/شهریشدن» مینامیم
همزمانی انتشار ترجمهی مقالهی تبدیلشدن به اوربان: طبق کدام معیار؟ با درگذشت فريدمن بهانهای شد تا بهاجمال به میراثش برای برنامهریزی و برنامهریزان بنگریم. جان فريدمن، پروژهای بزرگ برای کندوکاو در ذهن وصلهپينهای، و سوژهی سپرانداخته در جامعهی معاصر سرمايهداری است، اما در اين مختصر فقط مختصات نظری، و نه تاريخی، اين فيگور نشانهگذاری خواهد شد
در این فصل، به سه سوأل پرداختهام: اول، زبان پژوهش اوربان چیست، یا به بیان دقیقتر، وقتی از امر ربان حرف میزنیم، منظورمان چیست؟ دوم، چرا باید وقتی پژوهش میکنیم، مخصوصاً در آسیا، تمام توجهمان معطوف به مناطق شهروستایی باشد؟ و سوم، تصور چه کسی از سیتی اعتبار دارد؟ در پایان با تأملاتی دربارهی پژوهش اوربان در آسیا توسط پژوهشگران غربی و آسیایی این فصل را خاتمه میدهم.