آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۴، تابستان ۱۴۰۱, فضا, فضا و دموکراسی, فضا و فلسفه

زبان، عاملیت و هژمونی: پاسخی گرامشیایی به پسا-مارکسیسم

گرامشی استدلال می‌کند که تاریخ و بقایای تحولات تاریخی در زبان، برای سازوکار قدرت، اعتبار و هژمونی اساسی هستند. گرامشی تاکید می‌کند که معنا .بوسیله‌ی زبان در تحول استعاری‌اش در نسبتِ با معانی پیشین، پدید آمده است. معانی جدید در یک فرآیندِ ادامه‌دارِ تحولْ جانشین معانی پیشین می‌شوند

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۴، تابستان ۱۴۰۱, فضا, فضا و دموکراسی, فضا و فلسفه

فوکو و تاریخ فضایی

مناسبات فضایی‌ در همه‌ی تاریخ‌های فوکو از غیریت اجتماعی را می‌توان نه به مثابه هندسه‌های صوری بلکه همچون جغرافیاهای محتوایی درک کرد. فیلو می‌گوید فوکو در معرض این خطر است که انگار صرفاً «چرخشی هندسی» را وارد تاریخ‌های خود می‌کند و «عملاً معنایی انتزاعی از فضا را بالاتر از معنایی انضمانی از مکان قرار می‌دهد»، اما در ادامه می‌افزاید که تأکید او بر خاص‌بودگی‌ها از این معضل خلاصش می‌کند.

آرشیو, سطح سه, شماره‌ی ۲۴، تابستان ۱۴۰۱, فضا, فضا و دموکراسی

آیا کوروش کبیر،‌ هخامنشی بود؟ نگاهی به استدلال‌های دنیل تی. پاتس درباره‌ی تبار غیرایرانی کوروش

به زعم پاتس آنچه ما امروز آن را پرژن امپایر می‌نامیم در واقع یک امپراتوری انشانی بوده که کوروش، شاه انشان آن را پایه‌گذاری کرده است، آنگاه شکل‌گیری آن را نباید تکوینی بدیع تلقی کرد بلکه بیشتر بیانگر نوعی احیا است.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی

صنعتی‌شدن و شهری‌شدن

صنعتی‌شدن در واقع نقطهٔ آغاز ماست برای تأمل‌کردن در امروزمان. شهرها اما سال‌ها پیش از صنعتی‌شدن وجود داشته‌اند. این نکته هرچند پیش‌پاافتاده به‌نظر می‌رسد اما جوانب آن به‌اندازهٔ کافی واکاوی نشده است.

آرشیو, فضا, مجموعه مقالات

مجموعه مقالات‏ ۱۴۰۰ ویژه‌ی نوروز ‏۱۴۰۱‏ ‏

آنچنان که رسم و اسلوب ماست، تمام این متون حول محور نظریه‌ی انتقادی فضا می‌چرخند؛ برخی با تاکید بر شهر/شهری‌شدن، برخی دیگر با تاکید بر فضای ملی، و بین‌المللی. اما مقالات منتشرشده در سال گذشته چند تفاوت کلیدی با سنوات پیشین داشته‌اند. اول آنکه تنوع حوزه‌ای مقالات گسترش یافته‌است. بر سبیل همیشگی متونی با موضوع اقتصاد سیاسی، نظریه‌ی برنامه‌ریزی و طراحی شهری، تولید فضا، رویکردهای فوکویی، دلوزی، و نظریه فمینیستی در این مجموعه پیدا خواهید کرد.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و فلسفه

فضا و تاریخ در هستی و زمان هایدگر

یافتن سرنخ‌هایی که فضامندی اندیشه‌ی هایدگر را نشان دهند دشوار نیست. او از همان آثار اولش واژه‌ی دازاین را بکار برد که در مقام اسم یعنی «وجود»، و در مقام فعل به معنی «آنجا بودن» است. اگر این واژه تجزیه شود، یا آن را به همراه خط تیره به شکل دا-زاین بنویسیم، چنانکه هایدگر غالباً چنین می‌نویسد، از نظر لغوی یعنی «آنجا-بودن»، «بودن-آنجا».

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و دموکراسی, فضا و فلسفه

میان مارکس و هایدگر: سیاست، فلسفه و تولید فضای لوفور

کار مارتین هایدگر برای درک پروژه‌ی فکری آنری لوفور اهمیت بسزایی دارد. هایدگر در کنار سه متفکر تأثیرگذارِ لوفور- هگل، مارکس و نیچه- قرار دارد. منتها هایدگری که به نحوی خاص تفسیر می‌شود و در بوته‌ی نقد مارکسیستی قرار می‌گیرد، بر روی پایش قرار داده می‌شود، روی زمین قرار می‌گیرد و واقعی می‌شود.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و دموکراسی, فضا و فلسفه

پل ویریلیو؛ از جنگ محض تا دولت انتحاری ‏

از دید ویریلیو جنگ واقعاً به پایان نمی‌رسد، بلکه شتاب می‌گیرد، و هرچه بیشتر به شکل محضِ خود نزدیک می‌شود. در زمانه‌ای که مفتونِ «سیاستِ» همه‌چیز بوده است، ویریلیو در عوض بر حسب جنگ اندیشید. مدرنیته یعنی نبرد در مقیاس‌هایی که هر دم فزونی می‌گیرند: مقیاس‌هایی که از امر تاکتیکی به امر استراتژیکی [راهبردی] و به امر لجستیکی [توشه‌آمایی، تدارکات سازوبرگ، آماده‌سازی] بسط می‌یابند.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۳، بهار ۱۴۰۱, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و دموکراسی, فضا و سرمایه

در رثای پیتر مارکوزه

پیتر مارکوزه یکی از اولین کسانی بود که رابطه‌ی اعیان­‌سازی را با بی‌پناهی و فقر روشن کرد. مارکوزه اَشکال مختلف «گتوسازی» را در سه دسته طبقه‌بندی کرد : اولین دسته گتوهایی‌اند که از جداسازیِ اجباری و عامدانه‌ی گروه‌­های حاشیه‌ای شکل می‌گیرد (گتو). دسته‌ی دوم برآمده از گردهم‌آمدن خودخواسته‌ی گروه‌­های خاص است (شهرک‌های محصور). در نهایت دسته‌ی سوم قلعه‌های حفاظت­‌شده که توسط گروه­‌های فرادست برای حفاظت از جایگاه برترشان ساخته می­‌شود.

آرشیو, سطح یک, شماره‌ی ۲۲، زمستان ۱۴۰۰, فضا, فضا و برنامه‌ریزی, فضا و سرمایه

زیست غیررسمی شهری: تولید فضا و کردار برنامه‌ریزی

زاغه که نام «فضای غیررسمی» را یدک می‌کشد، نمودگار شهر «برنامه‌ناپذیر»ی است که بیرون از چارچوب مقررات، هنجارها و ضوابط قرار دارد. این فضاهای غیررسمی را از یک سو کانون‌های غم‌زده‌ی فقر، یعنی تجلی عینی حاشیه‌ای‌بودنِ اقتصادی، دانسته‌اند و از دیگر سو، نظم‌های شهری بدیل و خودآیینی که از طریق نقش‌گزاری ارتجالی، ابتکار و کارآفرینی فقرای شهری به هم وصله پینه شده‌اند. در هر دو مورد، شهر غیررسمی به منزله‌ی «دیگریِ» شهری رسمی و برنامه‌ریزی‌شده قلمداد می‌شود.